عدم و معانی آن در مثنوی و غزلیات مولانا جلال‌الدین محمّد بلخی

author

  • مهدی تدین استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف آباد
Abstract:

عدم که در لغت و کاربرد در معنی حقیقی جز نیستی و بطلان محض نیست. در اشعار مولانا در معانی مختلف از جمله: مرگ طبیعی، مرگ ارادی، فنائ فی الله، وجود حقیقی، عالم غیب، عالم معنی، عالم وحدت، نیست هست‌نما و هست نیست‌نما و نظایر آن به کار رفته است. برخی از این معانی گوناگون این شبهه را برای عده‌ای از پژوهندگان ایجاد کرده است که مولانا نیز مانند برخی متکلّمان معتزلی و فیلسوف‌نمایان قدیم برای عدم نوعی شیئیت و ثبوت قائل است و از نظر او موجودات پیش از ورود به جهان هستی در عالم عدم یا در بین وجود و عدم از حقیقتی برخوردارند و الزاماً بر مبنای این فرض مولانا را از گرایندگان به اصالت ماهیت دانسته‌اند. در این مقاله به ثبوت خواهد رسید که از هیچ یک از مواردی که در مثنوی و غزلیات مولانا برای اثبات مدعای خود بدان استناد کرده‌اند مفید چنین معنایی نیست و مکتب توحیدی مولانا به هیچ وجه با این گونه ‌اندیشه‌های نامعقول و دور از حقیقت سازگاری ندارد.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

عدم و معانی آن در مثنوی و غزلیات مولانا جلال الدین محمّد بلخی

عدم که در لغت و کاربرد در معنی حقیقی جز نیستی و بطلان محض نیست. در اشعار مولانا در معانی مختلف از جمله: مرگ طبیعی، مرگ ارادی، فنائ فی الله، وجود حقیقی، عالم غیب، عالم معنی، عالم وحدت، نیست هست نما و هست نیست نما و نظایر آن به کار رفته است. برخی از این معانی گوناگون این شبهه را برای عده ای از پژوهندگان ایجاد کرده است که مولانا نیز مانند برخی متکلّمان معتزلی و فیلسوف نمایان قدیم برای عدم نوعی شیئی...

full text

ولی و ولایت در مثنوی مولانا جلال الدین محمد بلخی

در این مقاله با توجه به این که مولانا در بحث اساسی و محوری ولی و ولایت در اعتقادات دینی و صوفیانه به پشتوانه مستحکمی چون معارف قرآن و تفاسیر و دیگر متون دینی و عرفانی تکیه داشته و مستقیم و غیر مستقیم از آنها بهره برده است...

full text

سیمای ابلیس در مثنوی مولانا جلال‌الدین محمد بلخی

ابلیس در مثنوی معنوی دو سیمای متفاوت دارد. از سویی شخصیتی شرور و شوم است که کمر به ویرانی آرمان الهی بسته است. در مواردی برابر با نفس اماره شمرده می­شود و کار او وسوسه است و تنها با هدایت پیر راه­دان می­توان از وسوسه­های او در امان ماند. نگاه دیگر به ابلیس در مثنوی بسیار شگفتی آفرین است و با آنچه در آثار عارفانی چون عین­القضات و حلاج آمده است شباهت دارد. تصویر این چهره در داستان معاویه و ابلیس...

full text

ولی و ولایت در مثنوی مولانا جلال الدین محمد بلخی

در این مقاله با توجه به این که مولانا در بحث اساسی و محوری ولی و ولایت در اعتقادات دینی و صوفیانه به پشتوانه مستحکمی چون معارف قرآن و تفاسیر و دیگر متون دینی و عرفانی تکیه داشته و مستقیم و غیر مستقیم از آنها بهره برده است...

full text

عشق از دیدگاه مولانا جلال‌الدین محمد بلخی

نظریّات عرفانی- فلسفی مولانا در مجموع، بر یک اصل استوار است و آن «وحدت وجود» است. ارکان این اصل عبارت است از: هستی و نیستی؛ عشق؛ جمع و تفریق؛ تضادّ؛ انسان کامل. بحث حاضر بر رکن عشق استوار است که در فلسفة وحدت وجود، مبنای عرفان و تصوّف شناخته آمده است. مولانا «عشق» را خمیرمایة همة پیش‌رفت‌ها و بزرگ‌واری‌ها می‌دانست. عین‌القضات همدانی معتقد است که عشق، واسطه است میان عاشق و معشوق که موجب پیوند می‌ش...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 6  issue 2

pages  25- 64

publication date 2012-08-22

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023